هدف پژوهش حاضر، تعیین شیوع نشانههای ملال پیشقاعدگی زنان ایرانی، رابطه آن با دشواری تنظیم هیجانی و نگرش زنان نسبت به قاعدگی و تغییر شدت علائم ملال پیشقاعدگی و دشواری تنظیم هیجان طی همهگیری کووید 19 بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری، زنان ایرانی در س چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، تعیین شیوع نشانههای ملال پیشقاعدگی زنان ایرانی، رابطه آن با دشواری تنظیم هیجانی و نگرش زنان نسبت به قاعدگی و تغییر شدت علائم ملال پیشقاعدگی و دشواری تنظیم هیجان طی همهگیری کووید 19 بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری، زنان ایرانی در سنین قاعدگی در سال 1399 بودند که از میان آنها 287 نفر به روش در دسترس انتخاب گردید. ابزار پژوهش، فرم اطلاعات جمعیتشناختی، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و غربالگری علائم قبل از قاعدگی بود. بر اساس یافتهها تعداد اختلال ملال پیشقاعدگی بیشتر از نشانگان پیشقاعدگی بود و اکثر زنان، قاعدگی را برای سلامتی طبیعی میدانستند. همچنین نشانهها طی همهگیری کووید 19 در اکثر زنان بدون تغییر بود. بیشترین فراوانی علائم شدید پیش از قاعدگی، مربوط به خستگی/ کمبود انرژی و کمترین فراوانی مربوط به بیخوابی بود. بر اساس تحلیل رگرسیون، دشواری تنظیم هیجان 16 درصد از تغییرات نشانههای پیشقاعدگی و ابعاد دشواری در انجام رفتارهای هدفمند و فقدان وضوح هیجانی باهم 18 درصد از تغییرات آن را تبیین نمودند. بنابراین با توجه به نقش پیشبین تنظیم هیجانی، طراحی مداخلاتی در جهت تنظیم هیجانی زنان شاید بتواند در جهت کاهش نشانههای پیش از قاعدگی نقش داشته باشد.
پرونده مقاله
از زمان همهگیری کرونا، مطالعات مختلفی به بررسی اثرات روانشناختی و جسمانی این بیماری پرداختهاند و عوامل متعددی را در بروز، افزایش و کاهش پریشانی روانشناختی حاصل از این اپیدمی دخیل دانستهاند. این پژوهش با هدف تعیین رابطه طرحوارههای مقابله با استرس، فضایل در عم چکیده کامل
از زمان همهگیری کرونا، مطالعات مختلفی به بررسی اثرات روانشناختی و جسمانی این بیماری پرداختهاند و عوامل متعددی را در بروز، افزایش و کاهش پریشانی روانشناختی حاصل از این اپیدمی دخیل دانستهاند. این پژوهش با هدف تعیین رابطه طرحوارههای مقابله با استرس، فضایل در عمل و تابآوری با پریشانی روانشناختی در دوره همهگیری کرونا انجام شد. تعداد 200 دانشجو (137 زن و 63 مرد) بین سنین 20 تا40 سال به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به سیاهههای طرحوارههای مقابله با استرس (CSI-R)، فضایل در عمل (VIA)، تابآوری کونور و دیویدسون (CD-RISC) و پریشانی روانشناختی کسلر (K-10) بهصورت آنلاین پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که نقش میانجی تابآوری در رابطه بین طرحوارههای مقابله با استرس و پریشانی روانشناختی معنادار میباشد. همچنین ارتباط طرحوارههای مقابله با استرس با فضایل در عمل معنادار بود. ارتباط معناداری میان فضایل در عمل با پریشانی روانشناختی بهدست نیامد. نتیجه پژوهش حاضر حاکی از آن است که در دورههای فشار و بحران مانند دوره همهگیری کرونا، در کاهش میزان پریشانی روانشناختی افراد، برنامههای مبتنی بر ارتقای تابآوری بر برنامههای تغییر طرحوارههای مقابله با استرس و برنامههای ارتقای فضایل مثبت ارجحیت دارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش شدت درگیری و استرس کرونا در پیشبینی نشانگان اختلال نافرمانی مقابلهای با میانجیگری پرخاشگری والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان و نوجوانان استان هرمزگان در سال 1400 بودند که والدین آنها به چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش شدت درگیری و استرس کرونا در پیشبینی نشانگان اختلال نافرمانی مقابلهای با میانجیگری پرخاشگری والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان و نوجوانان استان هرمزگان در سال 1400 بودند که والدین آنها به علت مشکلات نافرمانی فرزند درخواست خدمات مشاورهای داشتند که 260 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفتهشده، مقیاس استرس کرونا (CSS-18)، مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای (ODDRS)، پرسشنامه پرخاشگری اهواز (AAQ) و یک سؤال محقق ساخته برای اندازهگیری شدت درگیری با بیماری کرونا بود. دادهها از طریق همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و نرمافزارهای SPSS-26 و AMOS-23 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد شدت درگیری با بیماری کرونا (0/20)، استرس کرونا (0/27) و پرخاشگری (0/25) میتواند نشانگان اختلال نافرمانی مقابلهای را پیشبینی کنند. شدت درگیری با بیماری کرونا (0/33) و استرس کرونا (0/32) میتوانند پرخاشگری را پیشبینی کنند. شدت درگیری با بیماری کرونا (0/08) و استرس کرونا (0/08) میتوانند با میانجیگری پرخاشگری، بهصورت غیرمستقیم نشانگان اختلال نافرمانی مقابلهای را پیشبینی کنند. با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که شدت درگیری و استرس کرونا در والدین میتواند بهصورت مستقیم و غیرمستقیم و از طریق افزایش پرخاشگری در والدین باعث پیدایش نشانگان اختلال نافرمانی در فرزندان شود.
پرونده مقاله
شیوع جهانی و بیسابقهی بیماری COVID-19 همراه با افزایش پریشانی روانشناختی در افراد، تهدیدی جدی بر سلامت عمومی محسوب میشود. بررسی مدل ساختاری عوامل روانشناختی مرتبط با COVID-19، همچنین نپرداختن پژوهشهای پیشین به این موضوع به شیوه حاضر در این مطالعه اهمیت بسزای چکیده کامل
شیوع جهانی و بیسابقهی بیماری COVID-19 همراه با افزایش پریشانی روانشناختی در افراد، تهدیدی جدی بر سلامت عمومی محسوب میشود. بررسی مدل ساختاری عوامل روانشناختی مرتبط با COVID-19، همچنین نپرداختن پژوهشهای پیشین به این موضوع به شیوه حاضر در این مطالعه اهمیت بسزایی دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسی مدلیابی معادلات ساختاری و نقش تعدیلکنندگی جنسیت در رابطهی پنج عامل بزرگ شخصیت و پریشانی روانشناختی در بهبودیافتگان بستری بیماری COVID-19 (تعداد=705 نفر؛ دامنه سنی 25-80سال، زنان=20%/63 ، میانگین سنی=32/41، انحراف استاندارد=05/11) به شیوه نمونه گیری داوطلبانی و اینترنتی صورت گرفت. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه پنج عامل شخصیت_فرم کوتاه (BFI-S) و مقیاس پریشانی روانشناختی (K10) بود. از نرمافزار R بهمنظور تحلیل دادهها استفاده شد. گشودگی در زنان باعث بالا رفتن پریشانی ولی در مردان باعث کاهش پریشانی شده است و اثر گشودگی روی پریشانی در دو گروه مردان و زنان ازنظر آماری اختلاف معنیداری داشته (002/0=P)، همچنین برونگرایی در مردان با کاهش پریشانی همراه بوده است (000/0= P)، بنابراین، جنسیت تعدیلگر این روابط میباشد. این نتایج با تبیین فرایند ابتلا به پریشانی روانشناختی با درنظرگرفتن عوامل شخصیتی و نقش کلیدی جنسیت بهعنوان تعدیلگر و لزوم توجه به رویکردهای مداخلهای باهدف کاهش اثرات پریشانی روانشناختی به ادبیات پژوهشی میافزاید.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی اضطراب کرونا بر اساس شخصیت با میانجیگری استرس ادراکشده و خودکارآمدی در نوجوانان اجرا شد. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان ابرکوه بود که از میان آنها ۳۱۸ نفر با روش نمونه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی اضطراب کرونا بر اساس شخصیت با میانجیگری استرس ادراکشده و خودکارآمدی در نوجوانان اجرا شد. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان ابرکوه بود که از میان آنها ۳۱۸ نفر با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب ناشی از کرونا (علی پور و همکاران، 1398)، پنج عاملی شخصیت نئو (کاستا و مک کری، 1989)، استرس ادراکشده (کوهن و همکاران، 1983) و خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) بود. داده ها با نرمافزارهای AMOS و SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج فرضیههای مستقیم نشان داد مقبولیت، وظیفهشناسی و خودکارآمدی با اثر منفی و معکوس و استرس ادراک شده با اثر مثبت و مستقیم بر اضطراب ناشی از کرونا تاثیر دارند و نتایج حاصل از بررسی فرضیههای غیرمستقیم نشان داد که وظیفهشناسی اثر غیرمستقیم و معکوس بر اضطراب ناشی از کرونا با میانجی گری استرس ادراک شده و خودکارآمدی داشته است و روانرنجوری، برونگرایی و وظیفهشناسی اثر غیرمستقیم بر اضطراب ناشی از کرونا با میانجی گری استرس ادراکشده داشتند. نتیجه گیری: بنابراین می توان با تقویت خودکارآمدی به عنوان یک منبع مقابله ای و آموزش مدیریت استرس به نوجوانان و تاثیر آنها بر صفات روانرنجورخویی، برونگرایی و وظیفهشناسی، سطح اضطراب کرونا را در نوجوانان کاهش داد و در مداخلههای درمانی از نتایج بهدستآمده استفاده کرد.
پرونده مقاله